در نشست انسانشناسی و فرهنگ: روزگاری که بر گلنبشتههای تختجمشید گذشت
خبرنگار امرداد-مارال آریایی :
پنجاه و چهارمین نشست «یکشنبههای انسان شناسی و فرهنگ» با سخنرانی دکتر «عبدالمجید ارفعی» درباره «گلنبشتههای تخت جمشید» و دکتر «آزاده احسانی» درباره «جامعه یهود ایران در دوران ساسانی» همراه با پخش توژ (:فیلم) مستند «گنجینه ایلامی رامهرمز» ساخته سلیمان شریفپور در کانون مشارکتهای فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار شد.
پس از پخش مستند گنجینه ایلامی رامهرز دکتر عبدالمجید ارفعی پژوهشگر و کارشناس زبانهای اکدی و ایلامی و ایلامشناس پیش از آنکه به موضوع گلنبشتههای تخت جمشید بپردازد واژه نوشتاری ایلام را مورد بررسی قرار داد و گفت: «واژه ایلام که سومریها بهکار بردهاند برگرفته از واژه هَلتَمتی و... است زمانی که وارد میانرودان شد به گونه هوزوارشی «م» نوشتهشد. همه شهرهای کهن میانرودان، «اورور»، «اریدو» و «لَکَش» همه به گونه هوزوارشی نوشتهاند این بدان چَم (:معنی) است که تباری پیش از سومریها بوده که خط را نوآوری کرده و به زبان خودشان نام شهرها را نوشتهاند از جمله ایلام به گونه «م» نوشتهاند و «م» در زبان سومری چمار (:معنای) گوناگونی دارد که یکی به چم (:معنی) سرزمین بلند است. بلند شدن در زبان عربی «عَلی یَعلو» است و تنها جایی که ایلام را به «ع» و به چمار سرزمین بلند نوشتهاند نوشتههای یهودی است. در میانرودان چه در سومری و چه اکدی حرف «ع» وجود ندارد.»
ارفعی در ادامه افزود: «ما بههیچوجه نمیتوانیم ایلام را به عنوان سرزمین بلند بگیریم اگر این کار را بکنیم این برداشت پدید می آید که ایلامیها نام سرزمین و تبار خودشان را از یک واژه ناشناخته سومری گرفتهاند و این درست نیست برخی زمانها بدون آنکه چمار واژهها را بدانیم به نادرستی آن را بیان میکنیم و این یک اشتباه بزرگی است.»
دکتر عبدالمجید ارفعی، پژوهشگر و کارشناس زبانهای اکدی و ایلامی و ایلام شناس
سرنوشت گِلنبشتههای تخت جمشید
این پژوهشگر در ادامه به سرنوشت گِلنبشتههای تخت جمشید از آغاز یافت شدن تا به امروز پرداخت: «این گِلنبشتهها بین سالهای 1312 و 1313 خورشیدی در دو اتاق در شمال باختری تخت جمشید پیدا شد پس از نامهنگاریهای بسیار که از سوی «هرتسفلد» فرنشین گروه با دولت ایران انجام داد در سال 1314 پروانه بردن گلنبشتهها به دانشگاه شیکاگو برای رمزگشایی را گرفت. شوند آنکه میگویم رمزگشایی این است که آشکار بود این ها از آنِ تختجمشید و وابسته به هخامنشیان است، خطش خط میخی است ولی آشکار نبود به چه زبانی و وابسته به کدامیک از شاهان هخامنشی است.»
این زبانشناس از چگونگی بستهبندی گلنبشتههای تخت جمشید و بردن آنها به شیکاگو گفت: « پس از آنکه اینها را در پارافین مایع قرار داده و بستهبندی کردند در 2353 کارتون مقوایی که هر کدام دارای یک شماره ویژه و روی آنها نیز شمارش گلنبشتهها نوشته شدهبود. و در چندین پیت نفت خُردهها را ریخته و همگی سال 1314 در 50 صندوق چوبی از راه بوشهر به امریکا میروند. سال 1316 به دانشگاه شیکاگو میرسد و آنان در یک تابستان سرگرم پارافینزدایی آنها بودند. پس از آنکه استادی سومری، آلمانی تبار بهنام آرنولد به همراه سه شاگرد جوانش که تازه دکترا گرفتهبودند آغاز به رمزگشایی گلنبشتهها کردند.»
زبان شناس ایلامی گفت که گروه رمزگشا با بهرهگیری از نسکهایی (:کتاب) که پیش از آن در نوشتههای شوش بهدست آمده و فرانسویها آنها را چاپ کردهبودند دریافتند که خط و زبان ایلامی است و با بررسی دیگر متوجه شدند نزدیک به 300 تا 400 نوشتههای آرامی، یکی بابلی، دیگری فیریجی و باقی همه ایلامی هستند. در آغاز گروه گمان میکردند گلنبشتهها وابسته به دوره خشاریاشا باشد تا به گلنبشتهای برخوردند که سال 22 آن، سال کبیسه بود براساس نوشتههای بابلی تنها داریوش بزرگ است که در سال 22 پادشاهای آن سال کبیسه وجود دارد.
پژوهشگر پیشکسوت در بخش دیگری بیان کرد: «گروه پس از زمانی به گلنبشتهای برخورد کرد که در آن فرنشین امور مالی فارس یا همان ساتراپ به زیردست خود نامهای داده و در آن چنین آمده «از فَرنَکَ به فلانی، فَرنَکَ میگوید داریوش شاه دستور داده از اموال شخصی خود یکسد گوسفند به فلان خانم بدهم و من هم اکنون به شما دستور میدهم چنانچه داریوش به من دستور داده یکسد گوسفند به فلان خانم بدهید» و بدین ترتیب نام داریوش در گلنبشتهها یافت شد بین چهار تا پنج هزار گلنبشتهای که تا کنون رمزگشایی شده به جز یکی دوتا وابسته به سالهای سیزدهم تا بیست و هشتم داریوش بزرگ است پس از سال 28 ایستی دیدهمیشود پس از دو سال گنجینه دیگری که در خزانه تختجمشید یافت شد آن را کامل کرد، آنها هم به امریکا بردهشد و گل نبشتههای خزانه وابسته به سالهای 30 تا 36 زمان داریوش بزرگ و بیست سال خشایارشا و هفت سال نخست اردشیر یکم است.»
این نمایه مهر داریوش بزرگ است و به سه خط فارسی باستان، ایلامی و بابلی نوشته شده است و نوشته من، داریوش شاه
گلنبشتههای تختجمشید روزگار شگفتی به خود دیدند که ارفعی در اینباره میگوید: «در همین دوران جنگ جهانی آغاز شد از آن جایی که استاد آلمانی گرایش هیتلری داشته به آلمان میرود و همکار فرانسوی آن آشکار نیست چه سرنوشتی پیدا میکند. یک تن دیگر بهنام ریچارد هَلِک به سربازی میرود. جرج کَمرون در شیکاگو میماند و سرگرم گل نبشتههای خزانه تخت جمشید میشود. هلک پس از دوره سربازی به شیکاگو بازمیگردد و به تنهایی سرگرم گلنبشتههای باروی تختجمشید میشود تا اینکه در پایانی سال 1980 ترسایی (:میلادی) درمیگذرد. برآیند پژوهشهایش 2087 گلنبشته به چاپ رساند. در 15 سال پایان زندگیش 2586 گلنبشته دیگر را خواند که 33تای آن را چاپ رساند.»
این پژوهشگر پس از درگذشت استادش پژوهشهای وی را ادامه میدهد: «پس از آن 647تای دیگر را من در یک پوشینه (:جلد) آماده کردم تا به چاپ برسد و 773تای دیگر هم برای پوشینه دویم آماده شدهاست پوشینه سوم و چهارم هم درپی خواهد داشت که امیدوارم زمان باشد تا من بتوانم آنها را به هم به زبان فارسی و هم انگلیسی چاپ برسانم چون استاد من آنها زمان نکرد برگردان (:ترجمه) کند و تنها نسخهبرداری کرد.»
ارفعی از تلاشهایی که برای ثبت لوحهای هخامنشی انجام میدهد گفت: « پس از درگذشت استاد من دانشگاه شیکاگو شخصی را به کار گرفت تا کوششهای هلک را به چاپ برساند 300 تای نخست کار شد ولی ایست کرد سپس 300 گلنبشته به ایران آمد. یهودیان در این زمان درخواست غرامتی را کردند که ایران پرداخت نکردهبود و پس از آگاهی یافتن از گلنبشتهها دستور توقیف و حراج آنان را دادند که همگان از سرگذشتش آگاهی دارید. پس از آن زمان آغاز به عکسبرداری ساده دیجیتالی و سهبُعدی برای مستند نگاری کردیم که اگر رویداد ناخوشایندی رخ داد مستندی وجود داشتهباشد.»
دسته بندی گلنبشتهها و نبشتههای آنها
این پژوهشگر از انواع گلنبشتههای تخت جمشید و کارکردش در زمان هخامنشیان گفت: «دو دسته گلنبشته تختجمشید داریم یکی خزانه و دیگری بارو است گلنبشتههای خزانه نوعی یادداشت است مانند فلان اندازه نقره در برابر یکسوم یا یکچهارم مس برای دستمزد کارگران پرداخت شدهاست و برابری هم دادهاست مانند یک گوسفند پرداختی برابر با ده پیمانه شراب است و هر پیمانه 9لیتر گنجایش دارد. برابری شراب با گندم یک به سه است، سه پیمانه شراب یک شقله نقره است. این اندازهها از سال سیام پادشاهی داریوش تا هفتم اردشیر یکم یکسان بودهاست. برخی از گلنبشتههای خزانه نامه بالادست به پایین دست است در نامه اندازههای پرداختی آمده، در پایان نام نویسنده نامه و دستور دهنده نیز آمدهاست.»
برخی گلنبشتههای باروی تختجمشید اشاره به گردآوری و پخش کالا دارند
ارفعی در ادامه به بررسی گلنبشتههای باروی تخت جمشید پرداخت: «گلنبشتههای باروی تختجمشید 32 موضوع را دربر میگیرد. کارگزاری یک کالایی را دریافت میکند، تحویل میگیرد، سپس جابجا کرده و تحویل میدهد و به حساب افراد ویژهای واریز میشود که اینها را در سالهای آینده یا همان سال به مصرف برساند. گونه دیگر کالایی به شهر وارد شده همان سال یا سال پس از آن مصرف شدهاست. یکسری گلنبشته نشاندهنده مالیات امروزی است که وابسته به پیرامون «نیریز» است و تنها در این میدان وجود داشتهاست. کالاهای گردآوری شده یا جو هستند که از آن آبجو ساخته میشد و به شما برمیگردانند یا در برابر سهم شرابی که به کسی داده میشود گوسفند تحویل میگیرند که به مصرف آیینهای دینی و شخصی میرسد.»
ارفعی از گونههای دیگر مالیات گفت: «گهگاه دیده میشود سهم دریافتی ایزدان دیگر بالاتر از اهورامزدا است در گلنبشتهها از ایزدان بسیاری نام آورده شدهاست و برخی کوهها و رودخانهها سپنتا شمرده شدهاست.»
گلنبشتههایی که به مصرف نهایی میپردازد
ارفعی بیان کرد: «این گونه گلنبشتهها از شاه و خانواده شاه آغاز میشود تا به نوکر و کارگرها میرسد. شاه در سفری میانگین برای خود و خدمهاش 21 گوسفند و ماکیان سر بریدهاست. در گونهای دیگر دختر داریوش بزرگ به همراه پدرشوهرش که از شوش به پاسارگاد میرفتند هزینه سفر برای چهار روز هر کدام گرفتهاند. در برخی به نکتههای شگفتانگیزی برمیخوریم در یکی از سفرهای خاندان پادشاهی بانویی از بلوچستان، جنوب کرمان و شمال نیریز میگذرد هزینه روزانهای که برای سفرش میگیرد از دختر داریوش بیشتر است. نکته دیگر این است که از بلوچستان میآید ولی نام ایزد بزرگ ایلام را دارد و این نشان میدهد اگر که این بانو کسی نبوده از پارس به بلوچستان رفته باشد پرستش این ایزد تا بلوچستان هم گسترده شدهباشد و چه مقامی داشته که از دختر داریوش بیشتر دستمزد میگرفته است. هنوز موردی در اینباره پیدا نکردهام که به آن بیفزایم.»
ارفعی در ادامه به گونههای دیگر گلنبشته که به هزینهها و پرداختیها و دستمزدهای صنعتگران، کارگران، جانوران، سفری، اجرای آیینهای دینی و ویژه زایمان برای بانوان اشاره کرد. در این میان گفت که اگر بانویی دارای فرزند پسر میشد دوبرابر بانویی که دارای فرزند دختر میشد دستمزد میگرفت.»
این زبانشناس ایلامی در پایان فرتورهایی از نگارههای گلنبشتهها و مُهرهای دوران تخت جمشید را به باشندگان نشان داد و توضیحاتی درباره آن نیز گفت.
ناصر فکوهی فرنشین تارنمای انسان شناسی
دکتر آزاده احسانی
از سمت راست به چپ:دکتر ناصر فکوهی، دکتر آزاده احسانی و دکتر ارفعی
Sign in or sign up to post comments.