بررسی یک رویداد در آينه ماه ● چغامیش نمونهی یک دادگاه سیاسی
سعید پهلوانزاده :
«یافتههای نزدیک به 50 سال پیش تپهي چغامیش به ایران بازگشت». «در پی شکایتهای پیوسته ایران، امریکا به بازگشت یافتههای چغامیش تن داد». «ایران به حقوق از دست رفتهي کاوشهای 50 سال پیش خود دست یافت». اینها نمونههای برجستهی گزارشهایی پیرامون، بازگشت 108 یافتهی تپهی چغامیش بود که رسانهها و فرنشینان میراث فرهنگی به آگاهی ایرانیان رساندند. این پوشش خبری در هفتهی نخست اردیبهشت ماه، درست هنگامهی بازگشت یافتههای چغامیش بود که رسانهها با آب و تاب از آن یاد کردند. کمتر کارشناسی سخنی دربارهی ویژگیهای یافتههای چغامیش گفت و کسی نیز پیرامون آیندهی همکاریهای باستانشناسی، پس از ساز و کار نه چندان مناسب با پژوهشکدههای باستانشناسی شناخته شده، گفتوگویی نکرد! این رخداد بسیار ارزش بررسی دارد، با هم نگاه کوتاهی به پیامدهای این دادگاه داشته باشیم:
1- چغامیش در روزگار اوج همکاریهای باستانشناسی ما با جهان، با باستانشناسانی سرشناس، برجسته و پیشگام روزگار خودشان، مورد کاوش قرار گرفت. یافتهها، نه به موزهها برده شد و نه ميتوان گفت كه پژوهشکدهی باستانشناسی و بخش ایرانشناسی دانشگاه شیکاگو انگیزهي گردآوری یافتههای باستانشناسی ما را داشتهاند.
2- راستی چه کسی چغامیش را به جهان شناساند؟ و چه کسانی نخستین گامهای پیش از پیدایش خط را مورد بررسی قرار دادند. دادگاهها و انگیزههای برگزاری این دادگاهها، آن اندازه سیاسی شدهاند که هنگامهی (مجال) این دست پرسشها برای افکار عمومی نمیماند. آیا «هلن کنتور» که جوانی خود را در راه معرفی و آگاه کردن دیگران از فرهنگ و تاریخ ایران، گذراند و دیگر همکاران او، یافتهها را بدون یک همکاری باستانشناسی و کاوش به کشور خود بردهاند؟ از این دست پرسشها بسیار است و اگر به این پرسشها نپردازیم و تنها با خبرسازی، گمان تاراج در ذهن ایرانیان را زنده کنیم، آیندهای تاریک در باستانشناسی خواهیم داشت.
3- گمان کنیم که دادگاههایی همچون و همانند دادگاه نورنبرگ برای همکاریهای باستانشناسی خود برگزار کنیم، و از این دادگاهها پیروز و سربلند بیرون بیاییم. آیا آمدن 108 یافتهی باستانشناسی در اردیبهشتماه سال کنونی، چیزی به فرهنگ باستانشناسی ما افزوده است؟ یا پژوهشگرانی داشتهايم كه سالها چشم به راه یافتن تئوریها و نظریههای باستانشناسی بودهاند يا تنها دغدغهشان نبودن یافتههای چغامیش در دسترس آنان بوده است؟
4- پرسشها را کوتاه کنیم، آیا آمدن یافتههای چغامیش اتفاقی در باستانشناسی ماست؟ پاسخ اين را باید کارشناسان باستانشناسی به افکار عمومی بدهند. آیا یادگارنویسی بر یافتههای باستانی و آثارمان که کار هر روزهی بسیاری از بازدیدکنندگان است، نسبت به سالهای گذشته کمتر شده است؟ آیا یافتههایمان، امید بیشتری برای در امان ماندن از وزش باد و آفتاب و دیگر عوامل ویرانکننده دارند یا نه؟ فراموش نکنیم که اهداف دادگاهها کمابیش سیاسی و زود گذرند، شاید آیندهی همکاریهای ما و جهان را به مخاطرهی جدی بیاندازند. همکاریهایی که ما بسیار به آن نیازمند هستیم، پس به پیامدهای دادگاههایی از این دست بیشتر بیاندیشیم! شاید به جای دادگاه و همکاریهای تازهای برسیم و كجفهميها فراموش شود.
صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا
Sign in or sign up to post comments.