از قلمستان مشیرالدوله تا محلهي زرتشتیان
ميترا دهموبد :
اینجا قلمستان مشیرالدوله بود. جای خوبی بود، جایی در محدودهی اراضی ناصری. تهران نوین که داشت شکل میگرفت این زمینها در مرکز اداری و بافت تاریخیِ در حالِ توسعهی تهران بود. از سویی به خیابان و میدان بهارستان، جای رفت و آمد بزرگان و ملیون کشور راه داشت و از سویی به خیابان پهلوی(ولیعصر) میرسید. برای زرتشتیان صد سال پیش تهران که شمارشان از 500 تن کمتر بود، جای آشنایی بود چون تجارتخانهی ارباب جمشید جمشیدیان، همان نزدیکی، چند قدمی بالاتر بود، همان جایی که اکنون سفارت روسیه، بر آن تکیه زده است. مدرسهی جمشید جم هم کمی آنسوتر از سال 1285 خورشیدی محل آمد و شد نوآموزان زرتشتی شده بود.
شاید همهی اینها دست به دست هم داد تا زمینهای قلمستان خریداری شود و در درازای زمان ساختاری پا بگیرد که این روزها چیزی کم از یک محلهی زرتشتی ندارد. این محلهی کوچک اکنون میان خیابانهای جمهوری و میرزاکوچکخان و کوچههای زرتشتیان و شاهرخ محصور است، محلهای شکل گرفته در سالهای پایانی دورهی قجرها که این روزها بخشی از تاریخ تهران بزرگ است.
در این شماره از امرداد از شکلگیری مجموعهای گفتهایم که به یقین میتوان آن را از پُر رفت و آمدترین مجموعههای زرتشتی نامید. این نوشتار برآیند گفتوگوی امرداد با خدایار معاونت از هموندان چندین گردش انجمن زرتشتیان تهران و سرک کشیدن به برخی کتابها است.
داستان به زمانی بازمیگردد که تهران داشت بزرگ و بزرگتر میشد. شمار زرتشتیانی که از شهرهای زرتشتینشین، روانهی تهران بودند، فزونی گرفته بود و این یعنی پدید آمدن یک کلونی که برای انسجامش باید فکری میشد.
اینکه چگونه انجمن زرتشتیان و با چه پیشزمینههایی شکل گرفت، باشد برای گفتاری دیگر اما به هر روی از سال 1286 خورشیدی انجمن زرتشتیان تهران با باشندگی شماری از بزرگان که البته بیشترشان از ملاکین و تجار زرتشتی بودند، پا گرفت. بنابر یک سرشماری که در سال 1271 خورشیدی از سوی کیخسرو جی خانصاحب انجام شده و در کتاب تاریخ فرزانگان زرتشتی(نگارش زندهیاد رشید شهمردان) ثبت است، شمار زرتشتیان تهران 15 سال پیش از شکلگیری انجمن زرتشتیان تهران به 295 تن رسیده بود. از این 295 تن، 43 تن، بازرگانان تیمچهی مشیرالخلوت بودند و 21 تن، بازرگانان تیمچهی امینالدوله. نخستین نشستهای انجمن در سرای مشیرالخلوت برگزار میشد، جایی که بازرگانان زرتشتی در آن حجرهها داشتند و به نوعی میتوان آن را مرکز تجارت زرتشتیان نامید. مشیرالخلوت هنوز هم هست، تیمچهای در دل بازار کهنسال تهران.
ارباب کیخسرو شاهرخ، فرنشین نخستین گردش انجمن بود، گردشی که 2 سال به درازا کشید و 104 نشست برگزار کرد. یکی از مصوبات این انجمن در هفتاد و پنجمین نشستش به تاریخ 15 ربیع الاول 1329 مهی(:قمری) چنین است: « 16/10 5993 ذرع اراضی مشیرالدوله مشهور به قلمستان از قرار متری 11 ریال با تخفیف 600 تومان قبالهی شرعی شد.»
اين مصوبه آغاز شکلگیری ساختاری است که بعدها آدریان تهران، دبیرستان فیروزبهرام، مدرسهي ایرج، مجموعهی پذیرایی انجمن، کتابخانهی یگانگی و درمانگاه یگانگی در آن کمر راست کردند.
نخستینهایی که بر این زمین ساخته شدند و به قولی کلنگشان بر زمین خورد، آدریان تهران و مدرسهی دخترانهی ایرج بودند. سنگ بنای این دو مکان 23/5/1293 خورشیدی گذاشته شد. بنابر آن چه در دفاتر انجمن آمده به دعوت فرنشین انجمن، در آن روز شماری از همکیشان، بزرگان پارسی و بزرگان مملکتی گرد هم آمدند و دو ساعت پیش از فروشدن آفتاب پس از سخنرانیها، نخست سنگ بنای آدریان به دست نمایندهي وزارت امور خارجه و سپس سنگ بنای مدرسهي ایرج به دست معاون وزارت معارف در محل بنا گذارده شد. مدرسهی دخترانهی ایرج یکسال بعد و آدریان تهران 3 سال بعد یعنی در سال 1296 خورشیدی گشایش یافتند. آدریان تهران با اندکی دگرگونی داخلی، همچنان برجای است اما مدرسهی ایرج که با دهش زربایی و سونابایی، دو خواهر پارسی به نامگانهی برادرشان؛ ایرجشاه راتنجی دوباش، بر زمین انجمن ساخته شده بود پس از چند دهه کار آموزشی خراب شد تا ساختار دیگری بر زمینهای انجمن پیاده شود. مدرسهی ایرج نبش خیابان بود. بخشی از آن درون کوچهی زرتشتیان و بخشی در خیابان میرزا کوچک خان بود. اکنون به جای آن، ساختمانها و مغازههای خیابان میرزاکوچکخان نبش کوچهی زرتشتیان و بخشی از تالار پذیرایی انجمن شکل گرفته است.
دبیرستان فیروزبهرام سومین جایی است که بر این زمینها ساخته شد. داستانش دور و دراز است اما کوتاه این که این دبیرستان از دهش «بهرام جی بیکاجی» به نامگانهی فرزند ناکامش، «فیروز» ساخته شد. افزونبر هزینهی ساخت این دبیرستان، از دهش بهرام جی بیکاجی، زمینها و باغ اوسون در شمال تهران نیز خریداری و وقف انجمن زرتشتیان تهران شد.
19 اردیبهشت 1311 خورشیدی در حضور دکتر تاگور و دینشاه ایرانی و فرنشین مجلس شورای ملی، سنگ بنای فیروزبهرام به دست وزیر معارف گذارده میشود. گفتوگوها، تامین هزینهها و برنامهریزیها که از سال 1309 خورشیدی در جریان بوده، چند ماه بعد از گذاشتن سنگ بنا در دوم دی ماه 1311 خورشیدی به گشایش دبیرستان فیروزبهرام میانجامد که هنوز هم شکوهش زبانزد است. طراح و معمار فیروزبهرام نیکولای مارکوف، افسر معمار دیوزیون قزاق روس است. نخستین کار او طراحی بخش مرکزی دبیرستان البرز است. طراحی فیروزبهرام دومین کار اوست و دبیرستان نوشیروان جیتاتا، سومین کار این افسر گرجیتبار است.
آدریان، مدرسهی ایرج و دبیرستان فیروزبهرام بنابر نیازها و با توجه به سرمایهی آن روز انجمن در زمان فرنشینیِ ارباب کیخسرو شاهرخ شکل میگیرند اما ساختار جمعیتی زرتشتیان به سویی میرود که بنابر تصمیمگیریهای انجمنهاي بعدی نیاز به یک مجموعهی پذیرایی احساس میشود. هنگامه، هنگامهی ریاست ارباب رستم گیو است. از زمانی که انجمنِ زمانِ ارباب کیخسرو شاهرخ اراضی قلمستان را خرید تا به امروز تنها پلاکی که به این زمین افزوده شده؛ یک باب خانه است و بس. البته همین چند ماه پیش فرصتی پدید آمده بود تا پلاکی دیگر(ساختمان کنار کتابخانهي یگانگی) بر این زمین افزوده شود اما فرصت پدیدآمده از دست رفت.
به هر روی با واگذاری 6 دانگِ یک باب خانه، انتقالی از «مرزبان اویژه»، زمینه چنان فراهم شد تا در سالهای پایانی دههی 1330 خورشیدی طرحی یکپارچه بر روی زمینهای انجمن شکل بگیرد. خانهای که از مرزبان اویژه به انجمن انتقال یافت اکنون همان بخشی است که تالار بهمن بر آن ساخته شده است.
چنان که آمده، کار ساختمان تالارهای ایرج، خسروی و بهمن در اسفندماه 1340 خورشیدی سامان و انجام یافته است. تالار خسروی از دهش خسرو خدایار خسروی و تالار بهمن از دهش روانشاد بهمن سروش بهمنیان به کوشش همسرش؛ بانو مروارید اردشیر بهمنیان ساخته شد و تالار ایرج نیز به پاس دهشی که به ساخت مدرسهی ایرج انجامیده بود، به نام ایرج نامگذاری شد. در همین هنگامه ساختمان تالار و سه اتاق و سرویس پیوسته به آن در مساحت 249 متر مربع در ملک انجمن از دهش لعل نوذر جمشیدیان برای بهرهبرداری سازمان زنان زرتشتی تهران نيز ساخته و به انجمن واگذار شد.
کتابخانهی یگانگی و درمانگاه یگانگی نیز کم و بیش همزمان با مجموعهی تالارها ساخته شدهاند. هفتم خوردادماه ١٣٣٩ خورشيدي درمانگاه يگانگي گشايش يافت. اين درمانگاه از دهش دكتر اسفنديار يگانگي به نامگانهي پدرش بهرام اردشير يگانگي همراه با دو دستگاه آپارتمان اشكوب بالايي درمانگاه ساخته شد و چنانچه از گزارش ماهنامهي هوخت برميآيد، نخستين پزشكش؛ دكتر ايرج زارع بوده است.
اما كتابخانهي يگانگي ٢ سال پيش از درمانگاه يعني به سال ١٣٣٧ خورشيدي گشايش يافت. کتابخانهي یگانگی را فرنگیس یگانگی، دختر ارباب كيخسرو شاهرخ به نامگانهي همسرش، اردشیر یگانگی بر روي همان زمينهايي ساخت كه نيمسده پيش از آن، به كوشش پدرش خريداري شده بود. زمينهايي كه اكنون بخشي از تاريخ زرتشتيان و گوشهاي از تاريخ تهران به شمار ميآيند.
برگرفته از ويژهنامه زرتشتيان شماره ٢٤ سال ١٣٩١
Sign in or sign up to post comments.